اینان از رفتگان شب عاشورایند!


در وبلاگ خدا بیامرز قبلی ام که با عنایت برخی از مخاطبان متحجر و همچنین مسئولین تیغ به دست که خانه مجازی و تمام دلبستگی ام را فیلتر کردند، مطلبی کوتاه نوشتم راجع به یک فرد " از خدا بی خبر دو آتشه". برخی از دوستان نیز نوشته بودند که بها دادن یک پست به چنین آدمهایی بی ارزش است و وقت تلف کردن نتیجه اش می شود. به نظرم اصولا بایستی مسائل را ریشه ای تحلیل کرد. تا موضع را از همان اول کار به مخاطب احتمالی بفهمانی. چه زیبا نوشته بود دکتر ، دیانت را پایمال می کنند و باعث منزجر شدن مردم از دین می شوند. مداحی در استان تهران وجود دارد که تقریبا تمامی مردم این کشور با او آشنا هستند. مداحی نه اینبار از جنس مردم ، بلکه از جنس حکومتی اش. خب ، در قدیم الایام هر که روزه سید الشهدا می خوانده ، از روی خلوص نیت و فی سبیل لله بوده است. منصور ارضی را می توان تنها مداح بی ادب ، در عرصه مقدس مداحی شناخت. ذکر کردم که بیایید ریشه ای مسائل را ببینیم! بیایید دیده گان را گشوده و نظاره کنیم که آیا مداحی بی ریشه ، ارزش پر کردن صفحات روزنامه را دارد؟ حتی اگر آن نوشته نقد باشد. مخالف اطلاع رسانی نیشتم اما ، گوش شیطان کر ، تقریبا عوام جامعه نیز پله های صعود رشد و بلوغ سیاسی را گرچه به آهستگی ، اما طی می کنند. سخنان قبل از شروع مراسم همیشگی منصور ارضی و به باد انتقاد گرفتن اصلاح طلبان ، امری است عادی از سوی یک جیره ، مواجب بگیر حکومتی. چه بسا اگر که ما به جای آن شخص بودیم ، از نقد اربابان و مرشدان خود می پرهیزیدیم فقط برای گرفتن خلعتی بیشتر! کسی که در جمعی از مسلمانان ، دهان اش را باز کرده و برادران دینی اش را به عنوان انتقاد ، از سر تا پا شسته و غیبت آنان را می کند ، قطعا باید آن را در موتورخانه دوزخ ملاقات کرد. کسی که از آزادی و آزادگی اباعبدالله می خواند ، واقعا چگونه می تواند قصاص قبل از جنایت انجام دهد؟ اگر چه احتمال می رود ، مسلمانان حاضر در مسجد نیز از مریدان اش هستند. چنین افکار و اعتقادات زننده ای برایمان عادی شده است. امیدوارم برای مردم هم هم اینگونه باشد.
اصولا مداحان باید مردم را بگریانند و آنها را با رسالت ائمه و انبیا آشنا کنند ، اما گویی آن بی ریشه، بیش تر، هادی مردم به حجتیه و دعوت کننده سینه زنان برای پیوستن به جمع اصولگرایان است. به نظر می رسد که مداحان به جای گریاندن مردم ، با رفتارهای عمو فیروز وار ، موجبات خوشحالی و خندیدن حضار را فراهم می کنند. دوست دارم چندی از فرمایشات گوهر بار منصور ارضی و اظهار نظرهای مضحک آن را در ذیل این سطور قرار دهم تا مخاطبی احتمالی را خرسند و موجب شادی دل مومنی در این هیاهوی زشت سیاسی که باعث پنهان شدن حقیقت است ، باشم. +++ دعا برای دریافت خبر مرگ بزرگان اصلاح طلب ! نواندیش : مداح معروف تهرانی در مداحی بعدازظهر روز گذشته خود در یکی از حسینیه های تهران دعا کرد تا خبر مرگ سه تن از بزرگان اصلاح طلب و یکی از شخصیت های موثر نظام را دریافت کند.براساس خبر دریافتی نواندیش او دعا کرد تا هر چه زودتر خبر مرگ میرحسین موسوی ، مهدی کروبی و سیدمحمد خاتمی و یکی دیگر از شخصیت ها را دریافت کند. +++ خط دهنده اصلي آشوب ها موسوي خوييني هاست! به گزارش خبرنگار فرهنگي ايرنا، منصور ارضي، با اشاره به گزارش هيئت سه نفره قوه قضاييه در خصوص پيگيري ادعاهاي کروبي ،گفت: اين فرد که با ادعاهاي بي اساس خود آبروي نظام را به بازي گرفت، بايد محاکمه شود و به جرم افترا حد شلاق بر او جاري شود تا ديگر کسي جرات نکند اينطور حيثيت نظام را به بازي بگيرد. منصور ارضي" با تاکيد بر لزوم شناخت عوامل فتنه، خط دهنده اصلي آشوب هاي پس از انتخابات را موسوي خوييني ها دانست و گفت: پرونده همه اينها موجود است. +++ یکی از مداحان تهران به کروبی و موسوی حمله کرد! به گزارش رسیده منصور ارضی دوشنبه شب در مراسم ویژه سنواتی ماه رمضان در مسجد ارک گفت:هر سحر موسوی و کروبی لعنت‌الله علیهما را لعنت کنید.وی با تاکید بر اینکه فتنه هنوز نخوابیده. افزود: سحرها بگویید یا منتقم. و این دو منافق( کروبی و موسوی ) را نفرین کنید تا زودتر دستگیرشان کنند.ارضی در بخش دیگری از اظهارات خود گفت:ما توی این مسجد 14هزار امن‌یجیب خواندیم تا شاه سقوط کرد. +++ اما جالب تر از همه واکنش رهبری است! به گزارش فرارو ، رهبری در پیامی شفاهی از مسوولان حسینیه ی امام خمینی خواسته اند که به حاج منصور اعلام شود که علت محرومیت او ، توهین هایی است که وی در روز عرفه ی امسال به محمد باقر قالیباف کرده و وعده داده بود که در روز عاشورا هم مطالبی علیه رییس مجلس خبرگان بگوید. (باز جای شکرش باقی است که به رهبری نقدی نداشته است!) +++ این انسانها که همیشه داعی دین مداری بوده و خود را از سربازان سید الشهدا می دانند ، همان هایی هستند که از رفتگان و یا بهتر بگویم در رفتگان ِ شب ِ عاشورایند...

درباره من

.
کاش می شد لحظه ای پرواز کرد حرفهای تازه را آغاز کرد کاش می شد خالی از تشویش بود برگ سبزی ، تحفه ی درویش بود کاش تا دل می گرفت و می شکست عشق می آمد، کنارش می نشست کاش با هر دل دلی پیوند داشت هر نگاهی یک سبد لبخند داشت کاشکی لبخندها پایان نداشت سفره ها تشویش آب و نان نداشت کاش می شد ناز را دزدید و برد بوسه را با غنچه هایش چید و برد کاش دیواری میان ما نبود بلکه می شد آن طرف تر را سرود
مشاهده نمایه کامل من

انباري وبلاگ