نه ، دیگر هیچ چیز مهم نیست...

شاید اگر موسیقی نبود ، بشر هم تا کنون در دنیایی بی عاطفه و احساس نمی توانست دست به چنین کارهایی بزند. کلا عاطفه و احساس را می گویم. که هر چه که می کشیم از وجودش است! بودن اش یک درد ، نبودن اش هزار درد. زبان موسیقی ، تنها زبانی است که می تواند ، وحدت را برای مخاطبان اش رقم بزند. زمانی که چند نفر تحت تاثیر یک موسیقی قرار می گیرند ، ممکن است دست به هر کاری بزنند ، آنجا است که معنی موسیقی و رسالت آن هویدا می شود. موسیقی که چند مدت است گوش می کنم ، آهنگی به سبک راک ، از گزوه متالیکا است ، به نام No nothing else matters که خواننده آن جیمز است. این آهنگ تقریبا فلسفی گذری در باب انسانیت دارد. آهنگی که می خواهد مخاطبان خود را بشناسند. واقعا لذت بخش است ، گوش کردن چنین آهنگ هایی در چنین روزگار افسرده... شما هم اگر مایل باشید می توانید دانلود اش کنید ، ترجمه ی آهنگ را هم تهیه کردم و خالی از لطف نیست...
****
So close no matter how far
خیلی نزدیک , مهم نیست چقدر
couldn't be much more from the heart
نزدیک تر از قلبت نمی تواند باشد
forever trusting who we are
همیشه اعتماد داشتیم به کسی که هستیم
and nothing else matters
و دیگه هیچ چیز مهم نیست
***
never opened myself this way
هرگز خودم رو این طور بیان نکرده بودم
life is ours, we live it our way
زندگی برای ماست , ما در زندگی خود زنگی میکنیم
all these words I don't just say
تمام این حرف ها رو من فقط نمیگم
and nothing else matter
و دیگه هیچ چیز مهم نیست
***
trust I seek and I find in you
به چیزی که میگفتم اعتماد کردم و اون رو در تو پیدا کردم
every day for us something new
هر روز برای ما چیزه جدیدی هست
open mind for a different view
برای دید متفاوت چشم و ذهنت رو باز کن
and nothing else matters
و دیگه هیچ چیز مهم نیست
***
never cared for what they say
هرگز به چیزی که میگفتن اهمیت ندادیم
never cared for games they play
هرگز به بازی هایی که میکردن اهمیتی ندادی
so close no matter how far
خیلی نزدیک , مهم نیست چقدر
couldn't be much more from the heart
نزدیک تر از قلبت نمی تواند باشد
forever trusting who we are
همیشه به کسی که بودیم اعتماد داشتیم
no nothing else matters
نه , دیگه هیچ چیز مهم نیست
***
از اینجا دانلود کنید

1 نظر:

ناشناس گفت...

سامان مقدم ممتهم به سرقت هنري شد
http://www.tabnak.ir/fa/pages/?cid=85599

درباره من

.
کاش می شد لحظه ای پرواز کرد حرفهای تازه را آغاز کرد کاش می شد خالی از تشویش بود برگ سبزی ، تحفه ی درویش بود کاش تا دل می گرفت و می شکست عشق می آمد، کنارش می نشست کاش با هر دل دلی پیوند داشت هر نگاهی یک سبد لبخند داشت کاشکی لبخندها پایان نداشت سفره ها تشویش آب و نان نداشت کاش می شد ناز را دزدید و برد بوسه را با غنچه هایش چید و برد کاش دیواری میان ما نبود بلکه می شد آن طرف تر را سرود
مشاهده نمایه کامل من

انباري وبلاگ